عشقم امیرمهدیعشقم امیرمهدی، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
مامان وروجکمامان وروجک، تا این لحظه: 30 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
بابای وروجکبابای وروجک، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
عشق آسمونیه من وباباعشق آسمونیه من وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

امیر مهدی ثمره ی عشق ما

پایان چهار ماهگی

سلام واسه چهار ماهگیت دیر مطلب گذاشتم اخه رفته بودیم مسافرت واکسن چهار ماهگیتو 21 اردیبهشت زدیم خیلی استرس داشتم که تب کنی یا اذیت شی مخصوصا که 24 قرار بود بریم مسافرت و اگه اتفاقی میفتاد سخت بود اما خدا رو شکر شما مثله همیشه اقا بودی و اذیت نکردی مامانو   in ham moshkel jadid farsi tayp nemishe chekap 4 mahegi; vazn;8/150 ghad;67   ...
7 خرداد 1394

امیر مهدی دوست نداره بخوابه!!

شما اصلا دوست نداری رو زمین دراز بکشی و وقتی بیداری حتما باید نشسته بگیریمیت که همه جا رو ببینی اما وقتی مامان کار داره مجبوره چیکارت کنه؟؟ تو صندلی غذا میشونمت  تو اشپزخونه تا هم منو ببینی هم من کار هامو بکنم بعضی و قتها هم جلو تلوزیون ...
17 ارديبهشت 1394

این روزهای پسرم

نازنین پسرم همین که تو را دارم ، بهترین هدیه ی دنیا را دارم ، دیگر در بین ستاره ها به دنبال درخشانترین ستاره نیستم ، در میان گلها به دنبال زیباترین گل نیستم . تو کهشکانی هستی از پرنورترین ستاره ها......         ...
17 ارديبهشت 1394

مادرانه هایی برای امیر مهدی

فرزندم نوردیدگانم   بیاموز ....که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن نگاه را وسعت داد. بیاموز که میتوانی تنها با بخشیدن به دیگران به آرامش روحی برسی بیاموز که نفرت ، آیینه دل را سیاه می کند همانطور که محبت به آن جلا می بخشد. بیاموز که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید ، پس دلیلی ندارد که بیندیشی که همه چیز را در یک روز به دست بیاوری بیاموز که زندگی را از طبیعت یاد بگیری چون بید متواضع باشی چون سرو راست قامت چون صنوبر صبور چون بلوط مقاوم چون رود روان چون خورشید ...
17 ارديبهشت 1394

پایان سه ماهگی

پسر گلم سه ماهگیش تموم شد روز به روز امیر مهدی بزرگتر میشه و من هم روز به روز عاشق تر! این روزها ... گاهی صد بار دست های امیرمهدی را می گیرم و نگاه می کنم . به ناخن هایش ، بند های انگشتانش و به پوستش نگاه میکنم و می بوسمشان ...   انگار خدا را در مشت های کوچک پسرم پیدا کرده ام . به چشم های او بوسه می زنم .به لبانش چشم میدوزم   با او بازی می کنم و در آغوشش می فشارمش .       «آرام درگوشش میگویم  می دانی چرا خدا تو رو به من داد ؟ برای این که روزی هزار بار ازاو تشکر کنم ...» چکاپ سه ماهگی گل پسرم قد 65 دور سر 40  وزن 7/2...
29 فروردين 1394

عیدت مبارک پسرم

بالاخره بعد از دو هفته تعطیلات نوروزی هم به پایان رسید و زندگی به روال عادی برگشت ، و اولین نوروز زندگیت تو پسرک نازم در کنار ما گذروندی ، امیدوارم که صد نوروز دیگه رو هم به خوشی و شادی بگذرونی وسالهای سال از دیدن بهار و زیباییهاش لذت ببری و همیشه شاد و تندرست باشی    امسال عید به گشت و گذار و وقت گذرونی با خانواده و دوستان گذشت ، و صد البته این نوروز برامون زیباتر از نوروزهای دیگه بود ، چون این بار در کنار سفره هفت سین خونه مون یک گل خوش بو داشتیم که نفسمون به نفسهاش بسته ست ، زندگیمون از بودنش رنگ میگیره و دلهامون از حضورش گرم میشه و سرشار از عشق....   دیگه میریم سر وقت عکسها و عکسنامه مون رو با تصاویر هفت س...
11 فروردين 1394

پیشاپیش عیدتون مبارک

نرم نرمك ميرسد اينك بهار...     بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست   نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی پوشی به کام باده رنگین نمی نوشی ز جام نقل و سبزه در می...
27 اسفند 1393