سالروز شهادت حضرت علی اصغر
سلام عزیزم امسال با کلی خواهشو التماس از بابایی بلاخره راضی شدن که شما رو ببریم حرم مطهر امام رضا واسه روز علی اصغر { جناب اقای پدر میگفتن اونجابچه های مریض هستن و پسرم مریض میشه !!! } خلاصه که اصرارهای مامان جواب داد و بابایی راضی شد اما از اونجایی که دیر راضی شد و ما شب قبل رفتیم دنبال لباس هیچی لباس هم گیرمون نیومد حسابی ناراحت شده بودم اما تو یه تصمیم آنی گفتم به مامانم بریم پارچه بگیریم خودمون بدوزیم مامانجونم هم کهباهامون بود و گفت پارچه بگیرید خودم میدوززم و انصافا که لباست از همه بچه ها قشنگ تر هم شده بود چقدر واسم روزه دردناکی بود هیچ وقت سختی هایی که امام حسین و همسرشون تحمل کرده بودند رو درک نمیکردم ام...