عیدت مبارک پسرم
بالاخره بعد از دو هفته تعطیلات نوروزی هم به پایان رسید و زندگی به روال عادی برگشت ، و اولین نوروز زندگیت تو پسرک نازم در کنار ما گذروندی ، امیدوارم که صد نوروز دیگه رو هم به خوشی و شادی بگذرونی وسالهای سال از دیدن بهار و زیباییهاش لذت ببری و همیشه شاد و تندرست باشی
امسال عید به گشت و گذار و وقت گذرونی با خانواده و دوستان گذشت ، و صد البته این نوروز برامون زیباتر از نوروزهای دیگه بود ، چون این بار در کنار سفره هفت سین خونه مون یک گل خوش بو داشتیم که نفسمون به نفسهاش بسته ست ، زندگیمون از بودنش رنگ میگیره و دلهامون از حضورش گرم میشه و سرشار از عشق....
دیگه میریم سر وقت عکسها و عکسنامه مون رو با تصاویر هفت سین امسال در کنار عشقولک مامان آغاز میکنیم..........
تو بهاری...نه بهاران از توست ، از تو می گیرد وام...هر بهار این همه زیبایی را
سفره هفت سین امسال خانواده سه نفره ما که نشد امیر مهدی کنارش عکس بگیره مامان حواس پرت یادش میرفت!!
لباسهای عید پسری که اجازه نمیداد یه عکس خوب بگیرم همش تکون میخورد
سیزده ب در
از دست این افتاب همش تو چشمه پسرمه!
موهای پسری رو که شونه میکنیم خوابش میگیره!
این عکس با دایی ها به ترتیب از بالا به پایین امیر مهدی دایی علی و دایی متین
خیلی دیر د پست عید همه رو از قبل اماده کرده بودم اما کامپیوتر خراب بود