عشقم امیرمهدیعشقم امیرمهدی، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
مامان وروجکمامان وروجک، تا این لحظه: 30 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
بابای وروجکبابای وروجک، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
عشق آسمونیه من وباباعشق آسمونیه من وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

امیر مهدی ثمره ی عشق ما

هفته 31

1393/9/9 17:37
771 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امیر مهدی مامانniniweblog.com

این یه هفته کلا استراحت مطلق بودیم و خونه مامانیم حسابی خوردیم و خوابیدیم تا به قوله بابایی تنگ شما پر آب بشهniniweblog.com

مامانیم یه سره اب هویج، اب سیب، اب پرتقال، اب ،شیر، چایو.... داد خوردیم و گلاب به روت پام تو wcبود

4 تا سرم هم شب در میون نوش جان کردیم و دیروز به امید اینکه حسابی تنگت پر آب شده رفتیم سونو

جلو در سونو گرافی از بابا قول گرفتم که الان که رفتیمو گفت همه چی خوبه ببرمون بیرون یه دوری بزنیم که این مامان دردری یه هفته است از خونه بیرون نرفته اما.....

بازم تنگتون خیلی پر نشده بود با این همه مایعات و سرم مایع آمنیوتیک که دفعه قبل 7/5 بود این بار8 شده بودniniweblog.com

حسابی ناراحت شدم و حالم گرفته شد همش میترسیدم شما جات ناراحت باشه مامانی البته خانم دکتر گفت ریتم تنفسیت منظمه و وزنت هم خوبه1530 گرم و حرکات و ضربان قلبت هم خوب بود اما هنوز هم نیاز به استراحت داریم

امروز هم رفتیم مطب دکتر گفت 8 حداقل نرماله قابل قبول هست اما خوب نیست وباید دوباره سه تا سرم دیگه و دوتا امپول دیگه واسه تکمیل ریه هات بزنم دوباره هم استراحت کنیم تا ایشالله بیشتر بشه

و گفتن همین که زیاد شده مایع خودش خیلی خوبه چون اگه کم میشد باید ختم حاملگی میدادیم خدا رو شکر

مامانت هم حسابی هنرمند شده و از اونجایی که حسابی تو خونه حوصلم سر میره به بافتنی روی اوردم

و تا بافتنی تموم میشه به سرعت باید واسم یه نخ دیگه بگیرن که دق میکنم

دیشبم که از سونو میومدیم حسابی حالم گرفته بود و بابا گفت میخوای بریم نخ بگیریم منم حسابی خوشحال شدم و استقبال کردم از اینکه حداقل یه جای دیگه به جز مطب دکتر و خونه داریم میریم

رفتیم پاساژ پروانه و با مامانی اعظم هم یه ژورنال جدید هم کلی نخ جدید گرفتیم تا واسه شما لباسایه خوشمل بافیم

ده روز دیگه دوباره سونوی مجدد داریم تا ببینیم وضعیتمون چطوره امیدوارم بهتر از این بشیم مامانجون

پسندها (6)

نظرات (6)

نوشین
12 آذر 93 13:21
عزیزم مهم اینه که آب دور جنین زیاد شده پس بازم زیاد میشه نگران نباش بطریه آبو بزار کنارت تند تند آب بخور انشاا... سونو بعدی نرمال نرمال میشه
مامان نازی (گل پسرم امیر مهدی )
پاسخ
ممنون عزیزم اره دکترمم گفت همین که زیاد شده جای شکرش باقیه دیگه الان که همش در حال مایعات خوردنم شبیه مایعات شدم!!!!
نوشین
14 آذر 93 10:37
مامان نازی جون همش تو فکر شما بودم الان در چه حالی هستی خوبی نی نی عسلی خوبه انشاا....
مامان نازی (گل پسرم امیر مهدی )
پاسخ
ممنون گلم آدم کلی دل گرمی میگیره با وجود دوستای گلی مثه شما نوشین جون فعلا تکون های نی نی مون به قبل برگشته و بیشتر شده دیگه باید دو ماه باقیمونده رو آسه برمو آسه بیام
خانومچه
14 آذر 93 23:10
خب خداروشکر مشکلت حل شده عزیزمممممممم این نی نی ها داشتنشوم مشکله..نداشتنشون ی مشکل دیگه..بزرگ شدنشونم ی مشکل
مامان نازی (گل پسرم امیر مهدی )
پاسخ
ممنون خانومچه صحیح و سالم به دنیا بیان ایشالله مشکلاتشون فدای سرشون
نوشین
15 آذر 93 13:22
سلام عزیزم قربونت مامان نازی جون منم خیلی خوشحالم دوستی مثل شما دارم خدا رو شکر که تکوناش بیشتر شده انشاا.. این دوران به خوبی سپری بشه بیان بغلمون این فسقلیها
خانومچه
17 آذر 93 2:40
چ خبر عزیزم؟بهتری؟همه چیز خوبه؟
مامان نازی (گل پسرم امیر مهدی )
پاسخ
سلام عزیزم فعلا که خوبیم تا هرچی خدا بخاد ممنون به فکرمونی
عاطفه و بهزاد
25 آذر 93 9:56
سلام گلم فكر كنم همشري هستيم ايشالله امير مهدي سالم و شاد دنيا بياد