پایان هفت ماهگی
پسر گلم خیلی شیطون شده دیگه قابل کنترل نیست
کلی کارهای جدید هم یاد گرفته باصدای بلند بوس میکنه که عاشق بوس کردنشم
مرداد ماه دوباره رفتیم مسافرت دوباره شمال امیر مهدی همه رو ارشیطنت خسته میکرد اما خودش خسته نمیشد
وقتی بغلش میکنی فکر میکنه اومده کو نوردی از موها یا روسریت میگیره و شروع میکنه به بالا رفتن
چهار دست و پا خیلی کامل تر شده ماه قبل فقط شکمش رو جدا میکرد از زمین اما این ماه کامل رو دست و پاش میمونه و وقتی بخاد جلو بره خودشو پرت میکنه به سمت جلو یه چیزی بینه سینه خیز و چهار دست و پا میره
تو روروئک هم که سریع و تند راه میره و اهنگای روروئک رو عوص میکنه
اسباب بازی ها تو کامل میگیری و اگه از دستت بیفته دوباره به سمتش میری و بر میداری البته این کارو خیلی وقته انجام میدی
نگه داری شی هم که کاملا داری گرچه نگهداری ی واسه بچه ها 9 یا 0 1ماهست اما ما وقتی چیری رو ازت میگیرم و مخفی میکنم بعه همون سمت میری تا دوباره بگیریش و اصلا فراموشت نمیشه
تو مسافرت پوست کیک رو انداختم تو پلاستیک زباله بعد که خوب از حواستو پرت کردم دوباره دیدم رفتی سر پلاستیک و پوست کیک رو برداشتی
خیلی پسر شیطون و زرنگی شدی
سر سری هم یکی دیگه از کارهایی که انجام میدی
اگه بخوام از شیطونی هات بگم حالا حالا ها باید توصیح بدم
پی نوشت : امیر مهدی در 7 ماه 15 روزگی چهار دست و پا کامل د و حالا درست راه میره یکی دیگه از پیش رفت هاش ، وقتی ش سته از یه جا میگیره و روی پاهاش می ایسته درسته دیر چهار دست و پا رفت اما چیزی نمونده تا راه بیفته نفس مامان
عکس های این ماه و مسافرت مجدد هم در ادامه میذارم
یه روز خیلی گرم جنگل گلستان
نمک ابرود تله کابین (لنز دوربین کثیف بود و عکس تار افتاد اما لبخندت به دنیا می ارزه)
ابشار جواهر ده امیر مهدی در حال شیطنت
امیر مهدی و اقای پدر کاخ شاه رامسر
دریا بابلسر
روز اخر بجنورد به دلیل سردی هوا امیر مهدی روسری پوشیده
شیطون خونه دیگه نمیدونه باید چطوری اتیش بسوزونه
بدون شرح
این کیسه بوکسه یا صندلی؟؟
شب بخیر